ج- بيان مسأله اساسي تحقيق به طور كلي (شامل تشريح مسأله و معرفي آن، بيان جنبههاي مجهول و مبهم، بيان متغيرهاي مربوطه و منظور از تحقيق) :
محیط کسب و کارهای امروزی نسبت به گذشته تغییرات زیادی را به خود دیده است. تغییرات فزاینده فناوری، نیازهای مشتری و ادغام اقتصادی جهانی باعث میشود شرکت ها با مشکلات و چالش های زیادی مواجه شوند(جیا[1] و همکاران، 2018). سازمانها با چالشهایی از قبیل تغییرات سریع فناوری، کوتاه شدن چرخه عمر محصول و محیطهای غیرقابل پیش بینی روبرو شدهاند. در عصر حاضر با توجه به این تغییرات گسترده، سازمانهایی موفق و اثربخش محسوب میشوند که علاوه بر هماهنگی با تحولات جامعهی امروزی، بتوانند مسیر تغییرات و دگرگونیها را در آینده پیشبینی کرده و قادر باشند این تغییرات را در جهت ایجاد تحولات مطلوب برای ساختن آیندهای بهتر هدایت کنند(خلیل[2]، 2016). با توجه به این شرایط نوآوری سازمانی به عنوان موضوعی داغ مطرح میشود که توجه بیشتری را به خود جلب می کند. محققان و پژوهشگران توانایی نوآوری سازمان را به عنوان ابزار مهم برای دستیابی به مزیت رقابتی شرکت و موفقیت پایدار محسوب می کنند(تیان[3] و همکاران، 2018). نوآوری محرک اصلی توسعه اقتصادی است و نقش مهمی در آن ایفا می کند. رقابت در هر دو سطح ملی و شرکتی، نوآوری را به عنوان توانایی ایجاد خدمات و فرآیندهای کاری جدید و روش های مدیریت برای به دست آوردن مزیت رقابتی سازمانی الزامی ساخته است(لی[4] و همکاران، 2013). بر این اساس، بسیاری از سازمانها تلاش میکنند مسیرهای مناسب و مؤثر را برای نوآوری موفقیت آمیز شناسایی کنند. در این زمینه دو عنصر رهبری و اشتراک دانش به عنوان منابع کلیدی به طور گسترده ای شناخته شده اند که شرکت ها به منظور تقویت توانایی های نوآوری و به دست آوردن اثربخشی سازمان، بقا و مزیت رقابتی پایدار باید از آنها پیروی کنند(چیئو[5] و همکاران، 2016). در واقع رهبران تحول آفرین با استفاده از ترغیب ذهنی پیروانشان و تحریک افکار نوآور آنان در کل سازمان، جو سازمانی انعطاف پذیری به وجود میآورند که اساس کارکنان را به چالش کشیده و در جستجوی دیدگاههای جدید نوآورانه در شغلشان باشند (لیائو[6] و همکاران، 2016). این رهبران سعی می کنند خصوصیات اخلالی و ایده آل های متعالی مانند آزادگی، عدالت، برابری، صلح و انسانیت را بین خود متجلی سازند. رهبران تحول آفرین به ایجاد رفتارهای الهام بخش و انگیزش رفتار نوآوری کارکنان می پردازند. رهبری تحول آفرین در جستجوی انگیزش های بالقوه در پیروان بوده و هدف وی، جلب توجه پیروان به نیازهای برتر و تبدیل منافع فردی به منابع جمعی است. ویژگی متمایز کننده رهبری تحول آفرین آن است که رهبران و پیروان، هر دو هدف مشترکی داشته و در راستای رسیدن به هدف حداکثر تلاش را مبذول می دارند(اندرسون[7] و همکاران، 2014). از طرفی تسهیم دانش به عنوان منبع عمده براي نوآوري و بهرهوري سازمانی از اهمیت فوق العادهاي برخوردار است. یکی از اهداف سازمانی ایجاد محیطی است که در آن کارکنان دانش خود را توسعه داده و به تبادل آن بپردازند. مدیریت دانش تسهیل کننده ارتباطات و مراودات مورد نیاز در فرآیندهاي نوآورانه است. ظرفیتهاي نوآوري سازمانی تحت تاثیر توانمندي سازمانها در انتقال دانش و مهارتهاي مبتنی بر فناوري و کسب تجربیات برتر میباشند و دانش اساس نوآوري به شمار میآید. از این رو تسهیم دانش به عنوان یکی از مراحل مدیریت دانش از الزامات اساسی فرآیند نوآوري در سازمان محسوب میشود. تسهیم دانش را میتوان شامل مجموعهاي از عقاید یا رفتارهایی دانست که منجر به گسترش یادگیري در میان افراد مختلف و یا در یک سازمان واحد میشود(لی[8] و همکاران، 2018).
از طرفی كارمنداني كه سازمان را حامي خود مي دانند، نوعي ارتباط احساسي با سازمان برقرار مي كنند؛ زيرا حمايت و اهميت سازمان به درك نيازهاي كاركنان منجر مي شود و احساس تعلق به سازمان را در فرد ايجاد مي كند حمايت سازماني ادراك شده تقويت كنندة اعتقاد كاركنان به سازماني كه آنان را به رسميت مي شناسد و به افزايش عملكردشان پاداش مي دهد. زماني كه سازمان از كاركنان حمايت مي كنند، اثر مثبتي بر نتايج رفتار و نگرش كاركنان به وجود مي آيد. و کارکنان برای ارائه ایده های نواورانه تشویق خواهند شد(چوی و همکاران، 2016).
سازمان تأمین اجتماعی پدیدهای است که با رشد اقتصادی، عدالت اجتماعی، کرامت انسان و سرافرازی ملی پیوستگی کامل دارد. عملکرد سازمان تأمین اجتماعی از طریق آثاری که بر متغیرهای مختلف اقتصادی و اجتماعی دارد، میتوان نقش مؤثری در تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی داشته باشد، که از مهمترین مصادیق آن: توزیع مجدد درآمدها، افزایش تولید و فعالیتهای تولیدی به واسطه تأمین آرامش فکری کارفرمایان و بیمه شدگان مولد و شاغل در کارگاهها، سرمایه گذرایهای مستقیم در بخش تولید و سایر بخشهای مختلف اقتصادی، مدیریت مصرف با پس انداز مقداری از درآمد بیمه شدگان به عنوان حق بیمه، امنیت انسان بعنوان محور توسعه و گسترش رفاه اجتماعی میتوان نام برد. در نتیجه با توجه به اهمیت موشوع در این پژوهش سعی بر آن است ته به این سوال پاسخ دهیم که آیا رهبری تحول آفرین بر نوآوری خدمات و فرآیند با نقش میانجی تسهیم دانش و نقش تعدیلگر حمایت سازمانی درک شده در بین کارکنان سازمان تامین اجتماعی خوزستان تاثیری دارد؟